engagement, betrothal, plighting, betrothment, subarrhation, affiance
engagement
betrothal
plighting
betrothment
subarrhation
affiance
نامزدی آنها هفتهی پیش بود.
Their betrothal took place last week.
مراسم فرخندهی نامزدی
auspicious engagement ceremony
candidacy, nomination
candidacy
nomination
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او نامزدی خود در انتخابات را با صراحت اعلام کرد.
He affirmed his candidacy.
آنان نامزدی او را تأیید کردند.
They ratified his nomination.
نامزدی در زبان انگلیسی معمولاً به واژهی engagement ترجمه میشود.
این واژه به دورهای اشاره دارد که طی آن دو نفر تصمیم به ازدواج گرفتهاند و بهطور رسمی یا غیررسمی آن را اعلام کردهاند، اما هنوز مراسم ازدواج برگزار نشده است. نامزدی مرحلهای میان آشنایی و ازدواج محسوب میشود و اغلب با رد و بدلکردن حلقه یا اعلام رسمی به خانوادهها همراه است.
در فرهنگ ایرانی، نامزدی معمولاً بعد از خواستگاری صورت میگیرد. اگر خانوادهها و خود زوجین به توافق برسند، طی مراسمی رسمی – که بسته به سنتهای محلی میتواند مفصل یا ساده باشد – نامزدی اعلام میشود. در این دوران، طرفین فرصت پیدا میکنند تا با اخلاق، روحیات، خانواده و سبک زندگی یکدیگر آشناتر شوند و دربارهی آیندهشان تصمیم دقیقتری بگیرند.
نامزدی ممکن است رسمی یا غیررسمی باشد. در نامزدی رسمی معمولاً حلقهای بهعنوان نماد تعهد رد و بدل میشود و افراد فامیل از آن آگاهاند. این دوره برای بسیاری از زوجها فرصتی است برای برنامهریزی مراسم عروسی، بررسی هماهنگیهای مالی، خانوادگی یا حتی ادامهی تحصیل و کار. اما از سوی دیگر، چون هنوز ازدواج صورت نگرفته، تعهدات قانونی محدودتری در این مرحله وجود دارد و امکان فسخ نامزدی هم وجود دارد.
در ادبیات، سینما و فرهنگ عمومی، دورهی نامزدی همواره موضوعی جذاب بوده؛ گاه بهعنوان دوران شیرین عاشقانه و گاه بهعنوان مرحلهای پرتنش و پر از کشمکشهای خانوادگی و اجتماعی به تصویر کشیده شده است.
نامزدی نهتنها پل ارتباطی میان دو انسان، بلکه برخورد دو خانواده، دو فرهنگ یا حتی دو نوع نگرش به زندگی نیز هست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نامزدی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامزدی