آخرین به‌روزرسانی:

ناگوار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / naagovaar /

dyspeptic, indigestible, hard to digest

بدون گوارایی

نان کهنه ناگوار شده بود.

The old bread had become indigestible.

مقدار زیاد روغن غذا را ناگوار کرده بود.

The large amount of grease made the food indigestible.

صفت
فونتیک فارسی / naagovaar /

unpleasant, displeasing, distasteful, unsavory, nasty, deplorable, pathetic, lamentable, distressing, anguishing, painful

فجیع، ناخوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او سعی کرد آن رویداد ناگوار را فراموش کند.

She tried to forget that distasteful incident.

خبر ناگوار تصادف به سرعت در شهر کوچک پخش شد.

The distressing news of the accident spread quickly through the small town.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناگوار

  1. مترادف:
    دلخراش فجیع
    متضاد:
    گوارا
  1. مترادف:
    امتلا بدهضم ثقیل دیرهضم
  1. مترادف:
    ناپسند ناخوشایند
  1. مترادف:
    تلخ منغص
  1. مترادف:
    دشوار سخت کریه

ارجاع به لغت ناگوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناگوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناگوار

لغات نزدیک ناگوار

پیشنهاد بهبود معانی