pulse, sphygmus, beating, heartbeat, throbbing, pulsation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(تپش) نبض
the (beating of the) pulse
نبض مریض کمی بالا (یا تند) است.
The patient's pulse rate is elevated slightly.
نبض کسی را گرفتن (سنجیدن)
to take somebody's pulse
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نبض» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نبض