آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

    نمایشنامه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / namaayeshnaame /

    drama, play

    drama

    play

    متن نمایش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    فقط آنچه در نمایشنامه آمده بگو و از خودت چیزی اضافه نکن.

    Say what's in the play and don't ad-lib.

    این نمایشنامه منتسب به شکسپیر است.

    This play is attributed to Shakespeare.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج نمایشنامه

    نمایشنامه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نمایشنامه» در زبان انگلیسی به play یا در شکل رسمی‌تر و تخصصی‌تر به drama ترجمه می‌شود.

    «نمایشنامه» متنی ادبی است که برای اجرا روی صحنه تئاتر نوشته می‌شود. برخلاف رمان یا داستان کوتاه که معمولاً برای خوانده‌شدن نوشته می‌شوند، نمایشنامه برای دیدن و شنیدن است؛ ساختاری دارد که بر گفت‌وگو (دیالوگ) و کنش (action) بین شخصیت‌ها استوار است و هدف آن زنده‌شدنِ کلمات بر صحنه، در حضور تماشاگران است. به همین دلیل، نمایشنامه نه صرفاً یک اثر ادبی، بلکه نقشه‌ی اجرای یک اثر هنری زنده است.

    ساختار کلی نمایشنامه شامل صحنه‌ها، پرده‌ها، شخصیت‌ها و دیالوگ‌هاست. نویسنده‌ی نمایشنامه، که به او «نمایشنامه‌نویس» یا playwright گفته می‌شود، تلاش می‌کند تا جهان داستان را نه از طریق توصیف‌های طولانی، بلکه از راه گفت‌وگوی بین شخصیت‌ها، حرکات صحنه‌ای، و گاهی دستورهای اجرایی، پیش ببرد. این ویژگی باعث می‌شود که نمایشنامه‌ها فرم فشرده‌تر، موجزتر و پویاتری نسبت به دیگر اشکال ادبی داشته باشند.

    نمایشنامه‌ها از نظر سبک، موضوع و ساختار بسیار متنوع‌اند. از تراژدی‌های کلاسیک یونانی همچون آثار سوفوکل و اوریپید گرفته تا نمایشنامه‌های شکسپیر، از نمایش‌های رئالیستی آنتوان چخوف و هنریک ایبسن تا آثار مدرن ساموئل بکت یا آرتور میلر، همه نشان‌دهنده‌ی ظرفیت بی‌پایان نمایشنامه برای کاوش در تجربه‌های انسانی‌اند. ژانرهای مختلفی چون کمدی، تراژدی، تراژیکمدی، نمایش‌های ابزورد و حتی نمایش‌های تجربی، در قالب نمایشنامه نوشته شده‌اند.

    در فرهنگ و تاریخ ایران نیز نمایشنامه‌نویسی جایگاه مهمی دارد. از قرن بیستم به بعد، نویسندگانی چون غلام‌حسین ساعدی، بهرام بیضایی، اکبر رادی و دیگران، نمایشنامه‌هایی نوشتند که دغدغه‌های اجتماعی، سیاسی و فلسفی زمانه‌ی خود را منعکس می‌کرد. این آثار نه‌تنها بر صحنه‌های تئاتری به اجرا درآمدند، بلکه بخشی از حافظه‌ی فرهنگی ایران شدند.

    نکته‌ی مهم درباره‌ی نمایشنامه آن است که یک متن زنده است؛ جان می‌گیرد تنها زمانی که بازیگران آن را اجرا می‌کنند، نور و صدا آن را همراهی می‌کنند و تماشاگر آن را تجربه می‌کند. حتی بهترین نمایشنامه‌ها نیز اگر فقط روی کاغذ بمانند، بخشی از تأثیر خود را از دست می‌دهند. این پیوند میان نوشتار و اجراست که نمایشنامه را به یکی از خاص‌ترین فرم‌های ادبی و هنری تبدیل کرده است.

    «نمایشنامه» پلی است میان ادبیات و تئاتر، میان واژه و حرکت، میان ذهن نویسنده و چشم تماشاگر. اثری است که برای دیده‌شدن، شنیده‌شدن و زیسته‌شدن نوشته می‌شود؛ تجسم خلاقیت انسانی در صحنه‌ای زنده، در زمانی واقعی، برای مخاطبانی که هر بار، تجربه‌ای یگانه از آن خواهند داشت.

    ارجاع به لغت نمایشنامه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نمایشنامه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نمایشنامه

    لغات نزدیک نمایشنامه

    • - نمایشگر نسب پدری
    • - نمایشگری
    • - نمایشنامه
    • - نمایشنامه نویس
    • - نمایشی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.