تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- لعنت همیشگی
- شکایات همیشگی او
- عوعو سگ مصدع همیشگی بود.
- سر و صدای همیشگی
- دلواپسی همیشگی
- این بیماری از روال همیشگی خودش پیروی نمیکند.
- ساکن همیشگی کانادا شده است
- عادت همیشگی منوچهر
- ورزش همیشگی او شناگری است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همیشگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همیشگی