هوسباز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شهوتران

فونتیک فارسی

havasbaaz
صفت
fickle, capricious, impulsive, frivolous, inconstant, wanton, libertine, lecherous, dissolute, incontinent

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- بالاخره از شوهر هوسبازش جدا شد.

- She finally separated from her dissolute husband.

- مرد هوسباز روزهایش را با مهمانی رفتن می‌گذراند.

- The dissolute man spent his days going to the party.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هوسباز

ارجاع به لغت هوسباز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هوسباز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/هوسباز

لغات نزدیک هوسباز

پیشنهاد بهبود معانی