lewd, lecherous, licentious, lubricous, prurient, loose, wanton, unchaste, dissolute, lascivious
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مرد سالخوردهی هیز با نظرات نامناسبش همه را ناراحت کرد.
The lecherous old man made everyone uncomfortable with his inappropriate comments.
او پیامهای هیزی از فرستندهای ناشناس دریافت کرد.
She received lewd messages from an unknown sender.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هیز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هیز