آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴

    وحشی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / vahshi /

    wild, savage, untamed, feral, undomesticated, ferine, ferocious, fero-

    wild

    savage

    untamed

    feral

    undomesticated

    ferine

    ferocious

    fero-

    نارام، درنده، رمنده، غیراهلی

    در افریقا حیوان وحشی فراوان است.

    Wild animals abound in Africa.

    محل نگه‌داری جانوران وحشی

    a wildlife preserve

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    یک جانور وحشی

    a wild animal

    یک گیاه وحشی

    a wild plant

    آدم غیوری که مثل گربه‌ی وحشی می‌جنگید.

    A mettlesome fellow who fought like a wildcat.

    آنان حیوانات وحشی را برای خوراک شکار می‌کردند.

    They used to hunt wild animals for food.

    اسبی وحشی که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را رام کند.

    A wild horse that nobody could gentle.

    صفت
    فونتیک فارسی / vahshi /

    uncivilized, savage, raffish, barbarous, loutish

    uncivilized

    savage

    raffish

    barbarous

    loutish

    غیرمتمدن، دور از تمدن، بدوی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    اقوام وحشی

    barbarous tribes

    بومیان وحشی

    uncivilized natives

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    وحشی و عصبانی

    truculent and angry

    صفت
    فونتیک فارسی / vahshi /

    uncultivated, waste, unsettled, uninhabited, desolate, unexplored, wild, barren

    uncultivated

    waste

    unsettled

    uninhabited

    desolate

    unexplored

    wild

    barren

    غیرمسکونی

    جنگل‌های وحشی

    wild forests

    این سرزمین وحشی و خالی از سکنه

    this uncultivated land

    صفت
    فونتیک فارسی / vahshi /

    violent, raging, unleashed, howling, rampageous, unrestained

    violent

    raging

    unleashed

    howling

    rampageous

    unrestained

    خشونت‌آمیز، لگام‌گسیخته

    امواج وحشی و کف‌آلود دیوانه‌وار خود را به صخره‌ها می‌زدند

    raging, foaming waves dashed themselves madly against the cliffs

    یک توفان وحشی

    a violent storm

    اسم
    فونتیک فارسی / vahshi /

    barbarian, savage, savage person, berserker, uncivilized person

    barbarian

    savage

    savage person

    berserker

    uncivilized person

    آدم وحشی، آدم بی‌تمدن

    وحشیانی که بر دروازه‌ی تمدن ضربه فرود می‌آوردند

    the barbarians who pounded on the gate of civilization

    من نمی‌توانم با این وحشی‌ها کنار بیایم

    I can't get along with these savages

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    یک قبیله‌ی وحشی در این جنگل زندگی می‌کنند

    There is a barbarian tribe living in this forest

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد وحشی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    دد درنده سبع
    متضاد:
    اهلی
    مترادف:
    بربر بی‌فرهنگ رمنده سرکش غیرمتمدن نافرهیخته

    سوال‌های رایج وحشی

    وحشی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «وحشی» در زبان انگلیسی معمولاً به صورت Wild ترجمه می‌شود. این واژه مفهومی گسترده و چندوجهی دارد که هم می‌تواند به طبیعت و جانوران اشاره داشته باشد و هم به رفتار یا حالت‌هایی غیرقابل‌کنترل، خشن یا بی‌قانون.

    واژه‌ای که در عین سادگی، دنیایی از معانی و احساسات را در خود جای داده است.در دنیای طبیعت، «وحشی» توصیف‌کننده‌ی هر چیزی است که از کنترل انسان خارج باشد. حیوانات وحشی، جنگل‌های وحشی یا طبیعت وحشی همگی به محیط‌هایی اشاره دارند که هنوز تحت سلطه‌ی بشر درنیامده‌اند. این واژه در این زمینه، اغلب با حس احترام، شگفتی و گاهی ترس همراه است. حیوانات وحشی مانند شیر، گرگ یا پلنگ همواره نماد قدرت، بقا و استقلال بوده‌اند و در بسیاری از فرهنگ‌ها الهام‌بخش افسانه‌ها و داستان‌ها هستند.

    اما «وحشی» فقط به حیوانات یا طبیعت مربوط نمی‌شود. در توصیف رفتار انسان نیز، این واژه می‌تواند معنایی منفی یا حتی ترسناک داشته باشد. مثلاً وقتی گفته می‌شود کسی «رفتار وحشیانه‌ای داشت»، معمولاً به خشونت، بی‌منطقی یا نبود کنترل اشاره دارد. از این نظر، «وحشی بودن» می‌تواند نشانه‌ی نبود تمدن، قانون یا اخلاق باشد.

    در ادبیات و هنر، واژه‌ی «وحشی» گاهی به نوعی رهایی یا اصالت نیز اشاره دارد. برخی شاعران و نویسندگان، زندگی وحشی را ستایش کرده‌اند؛ نوعی بازگشت به طبیعت، به دور از پیچیدگی‌های تمدن مدرن. در این معنا، وحشی‌بودن می‌تواند به معنای زندگی واقعی‌تر، غریزی‌تر و آزادانه‌تر باشد.

    در روان‌شناسی، گاهی از اصطلاح «درون وحشی» استفاده می‌شود تا به بخش‌های خام، طبیعی و غیرمهار شده‌ی ذهن انسان اشاره شود. این بخش‌ها اگرچه گاه خطرناک به نظر می‌رسند، اما می‌توانند سرچشمه‌ی انرژی خلاق، شهود و حتی شجاعت باشند.

    «وحشی» کلمه‌ای است با دو چهره: یکی ترسناک و ناآشنا، و دیگری اصیل و پرشور. بستگی دارد چگونه به آن نگاه کنیم؛ گاه باید از آن فاصله گرفت، و گاه باید در آغوشش کشید.

    ارجاع به لغت وحشی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «وحشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وحشی

    لغات نزدیک وحشی

    • - وحشتناک
    • - وحشتناکی
    • - وحشی
    • - وحشی سازی
    • - وحشی شدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.