فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

وضعیت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

حالت، چگونگی، موقعیت

فونتیک فارسی

vaz'iyyat
اسم

situation, status, condition, circumstance, state

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او را در جریان وضعیت سیاسی واشنگتن قرار دادم.

I apprised him of the political situation in Washington.

وضعیت من در میان آن دو برادری که به هم خصومت می‌ورزیدند بسیار حساس و مشکل بود.

My situation between the two mutually hostile brothers was very awkward.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

گزارش وضعیت

a status report

یک وضعیت بسیار حساس

an extremely tender situation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وضعیت

  1. مترادف:
    چگونگی حالت کیفیت موقع موقعیت

ارجاع به لغت وضعیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وضعیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وضعیت

لغات نزدیک وضعیت

پیشنهاد بهبود معانی