فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پرده افتادن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نمایشی تمام شدن

فونتیک فارسی

parde oftaadan
فعل لازم

to end (a theatrical) show

پس‌از اجرای طولانی، زمان آن رسیده بود که نمایش را با افتخار پرده بیاندازند.

After a long run, it was time to end the show gracefully.

حوادث غیرمنتظره آن‌ها را ناچار کرد که نمایش را ناگهانی پرده بیاندازند.

The unexpected events led them to end the show abruptly.

کاری پایان یافتن

فونتیک فارسی

parde oftaadan
فعل لازم

to end, to come to an end, to be finished, to conclude

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کنسرت با تشویق ایستاده پرده انداخت.

The concert ended with a standing ovation.

این جلسه باید تا ظهر امروز پرده بیاندازد.

The meeting should be finished by noon today.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرده افتادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرده افتادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرده افتادن

لغات نزدیک پرده افتادن

پیشنهاد بهبود معانی