adorable, worshipable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ماموریت خیریه پرستیدنی بود و هدف آن ارتقای وضع افراد کمبضاعت بود.
The charity's mission was worshipable, aiming to uplift the less fortunate.
مهربانی پرستیدنی او نسبت به غریبهها دلگرمکننده است.
Her adorable kindness towards strangers is heartwarming.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرستیدنی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرستیدنی