آخرین به‌روزرسانی:

پرستیدنی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / parastidani /

adorable, worshipable

قابل پرستش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ماموریت خیریه پرستیدنی بود و هدف آن ارتقای وضع افراد کم‌بضاعت بود.

The charity's mission was worshipable, aiming to uplift the less fortunate.

مهربانی پرستیدنی او نسبت به غریبه‌ها دلگرم‌کننده است.

Her adorable kindness towards strangers is heartwarming.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرستیدنی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرستیدنی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرستیدنی

لغات نزدیک پرستیدنی

پیشنهاد بهبود معانی