luxuriant, shaggy, thick, thickset, dense, exuberant, lush
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از شامپوی مخصوصی برای موهای پرپشت استفاده میکند.
She uses a special shampoo for thick hair.
موی پرپشت و موجدار
thickset, crisp hair
موی پرپشت و سیاه او بر فراز یک پیشانی چروکیده قرار داشت.
His thick black hair topped a wrinkled forehead.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرپشت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرپشت