فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

پرپشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

انبوه

فونتیک فارسی

porposht
صفت
luxuriant, shaggy, thick, thickset, dense, exuberant, lush

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- او از شامپوی مخصوصی برای موهای پرپشت استفاده می‌کند.

- She uses a special shampoo for thick hair.

- موی پرپشت و موج‌دار

- thickset, crisp hair

- موی پرپشت و سیاه او بر فراز یک پیشانی چروکیده قرار داشت.

- His thick black hair topped a wrinkled forehead.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرپشت

  1. مترادف:
    انبوه جعودت فراوان متراکم مجعد
    متضاد:
    کم‌پشت

ارجاع به لغت پرپشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرپشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرپشت

لغات نزدیک پرپشت

پیشنهاد بهبود معانی