آخرین به‌روزرسانی:

پرپشت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

انبوه

فونتیک فارسی

porposht
صفت

luxuriant, shaggy, thick, thickset, dense, exuberant, lush

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او از شامپوی مخصوصی برای موهای پرپشت استفاده می‌کند.

She uses a special shampoo for thick hair.

موی پرپشت و موج‌دار

thickset, crisp hair

نمونه‌جمله‌های بیشتر

موی پرپشت و سیاه او بر فراز یک پیشانی چروکیده قرار داشت.

His thick black hair topped a wrinkled forehead.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرپشت

  1. مترادف:
    انبوه جعودت فراوان متراکم مجعد
    متضاد:
    کم‌پشت

ارجاع به لغت پرپشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرپشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرپشت

لغات نزدیک پرپشت

پیشنهاد بهبود معانی