one after another, consecutively, continually, sequentially, serially, successively, uninterruptedly, progressively
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنها پشت سر هم به خاطر پول بحث میکنند.
They argue continually about money.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پشت سر هم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پشت سر هم