آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پلاسیده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / palaaside /

wilted, shriveled, dried up, withered, faded

wilted

shriveled

dried up

withered

faded

پژمرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

کاهوی پلاسیده

wilted lettuce

اسفناج پلاسیده دور انداخته شد.

The wilted spinach was thrown away.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پلاسیده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
چروک له لهیده
مترادف:

ارجاع به لغت پلاسیده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پلاسیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پلاسیده

لغات نزدیک پلاسیده

پیشنهاد بهبود معانی