پیرزن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • زن کهنسال
  • فونتیک فارسی

    pire zan
  • اسم
    old woman, biddy, aged woman, granny, grandam, grannie
    • - آنان نسبت به پیرزن با ادب و احترام رفتار کردند.

    • - They treated the old woman with civility and respect.
    • - نفرین پیرزن

    • - an old woman's curse
    • - پیرزن در سختی زندگی می‌کرد.

    • - The old woman lived in hardship.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد و بهبود معانی