جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
مترادف و متضاد
چرم به انگلیسی
آخرین بهروزرسانی:
دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
تیماج، ساختیان
فونتیک فارسی
charm
اسم
leather, tanned skin, pelt, hide, vellum, suede, tanned hide, kid, chamois
- او میکوشد بازار چرم را قبضه کند.
- He is trying to corner the leather market.
- این پالتو از چرم ساخته شده است.
- This coat is made of leather.
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد چرم
ادیم، پوست، تیماج، پوستدباغیشده
لغات نزدیک چرم
-
چرکین کردن
-
چرکینی
- چرم
-
چرم آهو
-
چرم آهویی
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری