چرم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • تیماج، ساختیان
  • فونتیک فارسی

    charm
  • اسم
    leather, tanned skin, pelt, hide, vellum, suede, tanned hide, kid, chamois
    • - او می‌کوشد بازار چرم را قبضه کند.

    • - He is trying to corner the leather market.
    • - این پالتو از چرم ساخته شده است.

    • - This coat is made of leather.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد چرم

لغات نزدیک چرم

پیشنهاد و بهبود معانی