آخرین به‌روزرسانی:

چسب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ماده‌ای که برای چسباندن استفاده می‌شود

فونتیک فارسی

chasb
اسم

paste, gum, glue, binding, binder, cement, adhesive, size

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

چسب چوب

wood cement

چسب به‌تنهایی نمی‌تواند این دو قطعه چوب را به هم متصل نگه دارد.

Glue alone cannot hold these two pieces of wood bonded together.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چسب

  1. مترادف:
    سریش سریشم موادچسبنده

ارجاع به لغت چسب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چسب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چسب

لغات نزدیک چسب

پیشنهاد بهبود معانی