آخرین به‌روزرسانی:

چسبیدن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

chasbidan

to stick, to cling, to adhere

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چسبیدن

  1. مترادف:
    پیوستن متصل‌شدن
  1. مترادف:
    محکم گرفتن
  1. مترادف:
    التصاق
  1. مترادف:
    محکم‌شدن
  1. مترادف:
    تمسک
  1. مترادف:
    مشغول شدن سرگرم شدن

ارجاع به لغت چسبیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چسبیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چسبیدن

لغات نزدیک چسبیدن

پیشنهاد بهبود معانی