expert, specialist, mavin, ace, connoisseur, pundit, authority, au fait
کارشناس ایمنی ترافیک
an expert in traffic safety
کارشناس حقوقی
a legal expert
آنها از سه کارشناس نظرخواهی کردند.
They queried three experts for advice.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کارشناس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارشناس