آخرین به‌روزرسانی:

کارکن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kaarkon

hard, working, toiling, durable, tough, physic, purgative

داروسازی salts

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کارکن

  1. مترادف:
    کاری
  1. مترادف:
    رنجبر زحمتکش کارگر
  1. مترادف:
    مسهل منجز منضج

ارجاع به لغت کارکن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کارکن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کارکن

لغات نزدیک کارکن

پیشنهاد بهبود معانی