worm-eaten, decayed, wormy, maggoty
worm-eaten
decayed
wormy
maggoty
دندان کرمو
decayed or carious tooth
decayed, carious, rotten
decayed
carious
rotten
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بچه کرمو
spoiled child
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کرمو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کرمو