۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کره‌خر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / korrekhar /

جانورشناسی foal, young donkey

بچه‌ی الاغ

کره‌خر با صدای بلند عرعر کرد.

The young donkey brayed loudly.

کره‌خر امروز صبح زود در مزرعه به دنیا آمد.

A foal was born on the farm early this morning.

اسم
فونتیک فارسی / korrekhar /

ناپسند impolite child, silly person, stupid person, asshole, son of a gun

آدم نادان و احمق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

کره‌خر در طول بحث از بدوبیراه استفاده کرد.

The impolite child used harsh insults during the argument.

کره‌خر نباش؛ قبل‌از حرف زدن فکر کن.

Don't be a silly person; think before you speak.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کره‌خر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کره‌خر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کره‌خر

لغات نزدیک کره‌خر

پیشنهاد بهبود معانی