آخرین به‌روزرسانی:

کفگیر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

یکی از اسباب آشپزی

فونتیک فارسی

kafgir
اسم

skimmer, spatula

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

کفگیر مسی قدیمی مادربزرگش از نسلی به نسل دیگر منتقل شده بود.

Her grandmother's old copper skimmer was passed down through generations.

او پنکیک‌ها را با کفگیری برگرداند.

She flipped the pancakes with a spatula.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کفگیر

  1. مترادف:
    چمچه قاشق معلقه ملاقه

ارجاع به لغت کفگیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کفگیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کفگیر

لغات نزدیک کفگیر

پیشنهاد بهبود معانی