شکل نوشتاری دیگر این لغت: کوهنوردی کردن
to mountaineer, to climb mountains
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او هر زمان که فرصتی پیدا کند، دوست دارد کوهنوردی کند.
She loves to climb mountains whenever she gets the chance.
او مسیر سنگی را کوهنوردی کرد و با دقت برای هر قدم برنامه ریخت.
He mountaineered the rocky path, carefully planning each step.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کوهنوردی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوهنوردی کردن