تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شتر گردن دراز دارد.
- گردن بطری
- او سر تا پا از گل پوشیده بود.
- ماشینی که رد میشد، به من گل پاشید.
- این گیاه گلهای زیبایی دارد.
- لطفا گلهای این بته را نچینید.
- گل ساقه بلند
- گل چیدن
- برادرش واقعا گل است.
- او گل سرسبد نویسندگان آن دوره بود.
- جردن جمعاً بیست بار توپ را در حلقه انداخت (بیست گل زد).
- به دست آوردن یک پوان، گل زدن (در اثر پرتاب آزاد توپ به داخل حلقه)
- (در مسابقه و بازی) امتیاز آوردن، (فوتبال و غیره) گل زدن
- گل زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گل