ooze, mud, slime, slit, settlings, sludge, draff, dunder
ooze
mud
slime
slit
settlings
sludge
draff
dunder
برکه پر از لای غلیظی بود که راه رفتن را دشوار میکرد.
The swamp was filled with a thick ooze that made walking difficult.
مسیر بهخاطر لای لغزنده بود.
The path was slippery because of the mud.
dregs, sediment
dregs
sediment
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آبمیوه غلیظ و پر از لای بود.
The juice was thick and full of dregs.
با گذشت زمان، لای در ته ظرف تهنشین شد.
Over time, sediment settled at the bottom of the container.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لای» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لای