meaty
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برگر آبدار و گوشتناک بود و کاملاً گرسنگی من را برطرف کرد.
The burger was juicy and meaty, satisfying my hunger completely.
او یک پیتزای گوشتناک با سوسیس و پپرونی سفارش داد.
He ordered a meaty pizza loaded with sausage and pepperoni.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گوشتناک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوشتناک