سینما و تئاتر announcer, chorus, broadcaster, deliverer, anchorwoman, anchorman, linkman
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گویندهی رادیو گفت ساعت نه است.
The radio announcer said it was nine o'clock.
گوینده قبل از شروع بازی اسامی بازیکنان را خواند.
The announcer read out the names of the players before the game began.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گوینده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوینده