ice chest, icebox
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ویسکی را در یخچال قرار دهید تا خنک شود.
Put the whisky in the icebox to chill.
لیموناد در یخچال است.
The lemonade is in the icebox.
زمینشناسی glacier
یخچال سنگهای بزرگ را جابهجا کرد.
The glacier dislocated great stones.
یخچال یک کوه یخ بزرگ را بهشکل غار درآورد.
The glacier calved a large iceberg.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «یخچال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یخچال