شکل جمع:
abdsشکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای اول: abdom
پزشکی شکم، شکمی (abdomen و abdominal)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
She felt a sharp pain in her abd after eating too much.
او پس از خوردن زیاد، درد شدیدی در شکمش احساس کرد.
The doctor recommended a CT scan to examine her abdom organs.
پزشک برای بررسی اندامهای شکمی او سیتی اسکن را توصیه کرد.
کسی که همهی واحدهای دورهی دکترا را گذرانده است بهجز رسالهی دکترا (ABD)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abd» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abd