Abraham

ˈeɪbrəhæm / / -həm ˈeɪbrəhæm / / -həm
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    ابراهیم، ابراهیم پیامبر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد abraham

  1. noun The first of the Old Testament patriarchs and the father of Isaac; according to Genesis, God promised to give Abraham's family (the Hebrews) the land of Canaan (the Promised Land); God tested Abraham by asking him to sacrifice his son
    Synonyms: ibrahim

Collocations

Idioms

  • in abraham's bosom

    1- مدفون در جوار اجداد، متوفی 2- در صلح و صفا آرمیده 3- در بهشت

ارجاع به لغت abraham

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abraham» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abraham

لغات نزدیک abraham

پیشنهاد بهبود معانی