امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Abstainer

    æbˈsteɪ.nər æbˈsteɪ.nər
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      abstainers

    معنی

    noun
    ممتنع، امتناع کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد abstainer

    1. noun teetotaler
      Synonyms:
      prohibitionist abstinent teetotalist nondrinker temperance advocate ascetic water-drinker one who is on the wagon dry
      Antonyms:
      drinker

    ارجاع به لغت abstainer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abstainer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abstainer

    لغات نزدیک abstainer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return