با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Achy

ˈeɪki ˈeɪki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • دردناک، دردآور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد achy

  1. adjective Marked by, causing, or experiencing physical pain
    Synonyms: aching, afflictive, hurtful, nagging, painful, smarting, sore

ارجاع به لغت achy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «achy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/achy

لغات نزدیک achy

پیشنهاد بهبود معانی