با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Aerodynamic

ˌeroʊdaɪˈnæmɪk ˌeərəʊdaɪˈnæmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
هوا پویا، آیرودینامیک، وابسته به هوا پویایی، مربوط به مبحث حرکت گازها و هوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aerodynamic

  1. adjective Designed or arranged to offer the least resistant to fluid flow
    Synonyms: streamlined, flowing, aerographic, aerologic, sleek, aeromechanical, pneumatological

ارجاع به لغت aerodynamic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aerodynamic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aerodynamic

لغات نزدیک aerodynamic

پیشنهاد بهبود معانی