آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Afflux

ˈæflʌks ˈæflʌks

شکل جمع:

affluxes

معنی afflux | جمله با afflux

noun countable uncountable

ریزش، گردش، جریان، هجوم، سرازیر شدن (مایع)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Doctors observed an unusual afflux in the patient’s abdominal region.

پزشکان، جریانی غیرعادی در ناحیه‌ی شکم بیمار مشاهده کردند.

The medication prevented the afflux of lymphatic fluid to the inflamed area.

دارو از سرازیر شدن مایع لنفاوی به ناحیه‌ی ملتهب جلوگیری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج afflux

شکل جمع afflux چی میشه؟

شکل جمع afflux در زبان انگلیسی affluxes است.

ارجاع به لغت afflux

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afflux» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afflux

لغات نزدیک afflux

پیشنهاد بهبود معانی