صفت تفضیلی:
more affordableصفت عالی:
most affordableقابلخرید، قابلپرداخت، قابلتهیه، فراهمکردنی، در دسترس، قابلدسترس، قابلاستطاعت، قابلتحمل، مقرونبهصرفه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an affordable risk
خطر قابلتحمل
to make something affordable for somebody
چیزی را برای کسی فراهم آوردن، چیزی را در دسترس کسی قرار دادن
a great selection of affordable sweaters for the winter
مجموعهای از ژاکتهای مقرونبهصرفه برای زمستان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «affordable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affordable