فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Alarm Bell

əˈlɑːrm ˌbel əˈlɑːm ˌbel

شکل جمع:

alarm bells

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زنگ خطر، آژیر هشدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The alarm bell rang loudly, alerting everyone to evacuate the building.

زنگ خطر با صدای بلند به‌صدا درآمد و به همه هشدار داد که ساختمان را تخلیه کنند.

The sound of the alarm bell signaled an imminent danger in the distance.

صدای آژیر هشدار خطری قریب‌الوقوع را در دوردست نشان می‌داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alarm bell

  1. noun warning bell
    Synonyms:
    fire alarm danger signal burglar alarm tocsin

ارجاع به لغت alarm bell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alarm bell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alarm-bell

لغات نزدیک alarm bell

پیشنهاد بهبود معانی