امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alarm Clock

əˈlɑːrmklɑːk əˈlɑːmklɒk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    alarm clocks

توضیحات

همچنین می‌توان از alarm به‌جای alarm clock استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
ساعت زنگ‌دار، ساعت شماطه‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His old alarm clock always needed a new battery.
- ساعت زنگ‌دار قدیمی او همیشه به یک باتری جدید نیاز داشت.
- I bought a stylish alarm clock to match my bedroom decor.
- من یک ساعت شماطه‌دار شیک خریدم که با دکوراسیون اتاق‌خوابم مطابقت داشته باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alarm clock

  1. noun type of clock which can be set to ring at a certain hour
    Synonyms:
    repeater

ارجاع به لغت alarm clock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alarm clock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alarm-clock

لغات نزدیک alarm clock

پیشنهاد بهبود معانی