زنده و پابرجا، فعال و باقی، زنده و سرحال، سرحال و قبراق، سرزنده و فعال، سُرومُروگُنده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spirit of innovation is alive and well in the tech industry.
روح نوآوری در صنعت فناوری زنده و فعال است.
His passion for music is alive and well, evident in his recent performances.
اشتیاق او به موسیقی زنده و پابرجا است و در اجراهای اخیرش مشهود است.
Contrary to popular belief, classic literature is alive and well among young readers.
برخلاف تصور رایج، ادبیات کلاسیک در میان خوانندگان جوان زنده و سرحال است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «alive and well» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alive-and-well