فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Anti-inflammatory

ˌænt̬iɪnˈflæmətɔːri ˌæntiɪnˈflæmətri

شکل جمع:

anti-inflammatories

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی ضدالتهاب، داروی ضدالتهاب (دارویی که باعث کاهش درد و التهاب می‌شود)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The anti-inflammatory helped alleviate her chronic pain.

داروی ضدالتهاب به تسکین درد مزمن او کمک کرد.

Some anti-inflammatories can have side effects if used long-term.

برخی از داروهای ضدالتهاب، درصورت استفاده‌ی طولانی‌مدت، می‌توانند عوارض جانبی به همراه داشته باشند.

adjective

ضدالتهاب، ضدالتهابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The anti-inflammatory supplement was effective in alleviating her symptoms.

مکمل ضدالتهاب در کاهش علائم او موثر بود.

Turmeric is a popular anti-inflammatory spice in cooking.

زردچوبه ادویه‌ی ضدالتهابی محبوبی در آشپزی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت anti-inflammatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anti-inflammatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anti-inflammatory

لغات نزدیک anti-inflammatory

پیشنهاد بهبود معانی