فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Arab

ˈærəb ˈærəb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عرب ،تازی ، اسب عربی، عربی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arab

  1. noun A spirited graceful and intelligent riding horse native to Arabia
    Synonyms:
    arabian bedouin saudi muslim egyptian syrian iraqi lebanese jordanian kuwaiti omani algerian moroccan libyan tunisian moor nomad ishmaelite vag zigeuner losel yemenite

ارجاع به لغت arab

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arab

لغات نزدیک arab

پیشنهاد بهبود معانی