شکل جمع:
armchairsصندلی دستهدار، صندلی راحتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
(دارای دانش درمورد چیز بهخصوص نه از راه مشاهده و تجربه و عمل بلکه از طریق غیرمستقیم مثل خواندن یا شنیدن تجربیات دیگران) نظری، پشت میز نشین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an armchair traveller
مسافر تخیلی
an armchair anthropologist
مردمشناسی که از صندلی خود تکان نخورده (و بین مردم نرفته)
an armchair general
سرلشگر جنگندیده
an armchair agricultural engineer
مهندس کشاورزی پشتمیزنشین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «armchair» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/armchair