سومشخص مفرد:
armsوجه وصفی حال:
armingمسلح، مجهز، آمادهی جنگ
Those smugglers are armed and dangerous.
آن قاچاقچیان مسلح و خطرناک هستند.
دارای دست بهخصوص، دستدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a long-armed person
آدم دستدراز
one-armed
یکدست، دارای یک دست
مهمات آمادهی انفجار
مین آمادهی انفجار
یگانهای نیروی مسلح، یگانهای جنگآماده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «armed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/armed