آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Artiodactyl

American: ˌɑːrtioˈdæktəl British: ˌɑːtioˈdæktəl

معنی artiodactyl

noun adjective

جانورشناسی سم شکافته، دارای سم شکافته

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد artiodactyl

  1. noun placental mammal having hooves with an even number of functional toes on each foot
    Synonyms:
    even-toed ungulate artiodactyl mammal
  1. adjective Of or relating to or belonging to mammals of the order Artiodactyla
    Synonyms:

ارجاع به لغت artiodactyl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «artiodactyl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/artiodactyl

لغات نزدیک artiodactyl

پیشنهاد بهبود معانی