فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Asquint

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb

با چشمان نیم‌بسته، کورموشی، از گوشه‌ی چشم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She sized him up asquint.

از گوشه‌ی چشم او را برانداز کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asquint

  1. adjective (used especially of glances) directed to one side with or as if with doubt or suspicion or envy; - Elizabeth Bowen
    Synonyms:
    sidelong askance askant squint-eyed squinty squint

ارجاع به لغت asquint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asquint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asquint

لغات نزدیک asquint

پیشنهاد بهبود معانی