حقوق تجری به قتل، اقدام به قتل، مبادرت به قتل، قتل نافرجام (تلاش عمدی برای کشتن فرد، بدون اینکه این عمل به نتیجهی نهایی یعنی مرگ منجر شود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was charged with attempted murder after the shocking incident.
او پساز این اتفاق تکاندهنده به تجری به قتل متهم شد.
The jury deliberated on the evidence for the attempted murder case.
اعضای هیئتمنصفه در مورد شواهد پروندهی قتل نافرجام رایزنی کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attempted murder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attempted-murder