آخرین به‌روزرسانی:

Banquette

bæŋˈket bæŋˈket

شکل جمع:

banquettes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نشیمن نیمکتی (به‌ویژه در رستوران‌ها)

We decided to sit on the banquette and enjoy our meal.

تصمیم گرفتیم روی نشیمن نیمکتی بنشینیم و از غذایمان لذت ببریم.

The restaurant's banquette offered a comfortable seating option against the wall.

نشیمن نیمکتی رستوران گزینه‌ی مناسبی برای نشستن در کنار دیوار بود.

noun countable

سکوی پشت سنگر (جای تیرانداز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The gunners lined up along the banquette, ready to defend the fortification.

توپچی‌ها در امتداد سکوی پشت سنگر صف‌آرایی کردند و آماده‌ی دفاع از استحکامات بودند.

The soldiers took cover behind the banquette while preparing to engage in battle.

سربازان وقتی برای شرکت در نبرد آماده می‌شدند، پشت سکوی پشت سنگر پناه گرفتند.

noun countable

انگلیسی آمریکایی پیاده‌رو

Pedestrians strolled along the banquette.

عابران پیاده در امتداد پیاده‌رو قدم می‌زدند.

They gathered on the banquette.

در پیاده‌رو جمع شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت banquette

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «banquette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/banquette

لغات نزدیک banquette

پیشنهاد بهبود معانی