آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bareness

معنی bareness | جمله با bareness

noun uncountable

لختی، عریانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

bareness of his body

عریانی بدنش

Its chief characteristic is the bareness and aridity of its surface.

ویژگی اصلی آن عریانی و خشکی سطحش است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bareness

  1. noun state of being unclothed
    Synonyms:
    nakedness nudity undress starkness unadornment dishabille
    Antonyms:

ارجاع به لغت bareness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bareness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bareness

لغات نزدیک bareness

پیشنهاد بهبود معانی