آخرین به‌روزرسانی:

Beaded

ˈbiːdɪd ˈbiːdɪd

معنی

adjective

منجوق‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beaded

  1. adjective
    Synonyms:
    bead-shaped bead-like beady

ارجاع به لغت beaded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beaded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beaded

لغات نزدیک beaded

پیشنهاد بهبود معانی