فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beat The Odds

biːt ðə ɑdz biːt ði ɒdz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom B1

موفق شدن، به موفقیت رسیدن (علی‌رغم نداشتن شانس خوب برای موفقیت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

With determination and hard work, he managed to beat the odds.

او با عزم راسخ و سخت‌کوشی توانست موفق شود.

They never gave up and ultimately beat the odds.

هرگز تسلیم نشدند و در نهایت به موفقیت رسیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت beat the odds

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beat the odds» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beat-the-odds

لغات نزدیک beat the odds

پیشنهاد بهبود معانی